دوران کودکی

به دوران کودکیت برگرد
کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟
نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل
بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها
و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات
بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت
دوست داشتنت پاک و بی ریا
بخشیدنت با رضایت
چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن
و این پایان تمام کدورتها بود
می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی!
چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!!



نظرات شما عزیزان:

حسینی
ساعت11:36---9 دی 1393
کوچیک که بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم.

حالا که بزرگیم چه دلتنگیم.

کاش دلامون به بزرگی بچگی بود.

کاش همون کودکی بودیم که حرفاش رو از نگاش می شد خوند.

کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم.

کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود.

کاش قلبها در چهره بود.



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 9 دی 1393برچسب:, | 10:42 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پاتوق مقالات شما